من به وسعت نیاز دارم
به طول یک صدا
یک سلام ..........
ماهیها فقط در آب شنا نمیکنند
و وسعت اقیانوسها کم است
آنها در تلالو آسمان در آبها شنا میکنند
در تلالو ستارگان
ماه و خورشید
من خورشید را صدا کردم
و بر دیوارهایی که احاطهام کرده بودند
آسمان را نقاشی کردم
اما نردهها
وسعت مرا تکه تکه میکنند و میفشارند
و صدای من
در سکوت پر هیاهوی دیوارهای ممنوع
خاموش میشوند
بین ما دیوارهای ممنوع وجود دارد
دیوارهایی اسیر سکوت
و نردههایی که با بیخردی
وسعت مرا تکه تکه میکنند
اگر روزی آمدی
و من نبودم
نرده های مزارم را از جا بکن
و برایم وسعتی بیاور
به اندازهی یک سلام
سلام.آمدم.نبودی......:))
متن زیبایی بود....
چه تصویر خیال برانگیزی در این مه....
وچه خیالات دوری را قلمت تصویر کرده است....
سلام لیلا جان
همین که خورشید رو صدا کردی و آسمون رو نقاشی کردی خودش خیلیه. شاید سهم ما از زندگی همینه. نه؟